بچههای خشن و بدخلق میتوانند هر چیزی و هرجایی را تحت تاثیر قرار دهند. این مورد میتواند برای والدینی که نیاز به مقابله با مسائل خشم در کودکان دارند ناامید کننده باشد. بنابراین لازم است که بررسی کنیم چه چیزی باعث بروز مشکلات مربوط به خشم و بدخلقی در کودکان و نوجوانان میشود، چگونه به آنها کمک کنیم تا مهارتهای مقابلهای مناسب با خشم و بهترین راه برای جلوگیری از عصبانیت غیرقابل کنترل را توسعه دهند. برای مشاوره تلفنی روانپزشکی و مشاوره پزشکی کلبه سلامتی کلیک کنید.
آیا باید نگران خشم و بدخلقی در نوجوانان و کودکان باشید؟
داشتن یک کودک عصبانی و بدخلق در خانه سخت است. این مورد میتواند فشار جدی بر زندگی خانوادگی وارد کند. شما هرگز نمیدانید چه چیزی آنها را تحریک میکند و یک فعالیت یا درخواست عادی را به طوفانی از طغیان عصبانیت یا تخریب فیزیکی تبدیل میکند. این برای والدین و سایر اعضای خانواده خسته کننده و طاقت فرساست.
کودکانی که مشکلات خشم دارند به سادگی قابل قبول نیستند. مشکلات در تنظیم و ابراز مناسب خشم میتواند بر عملکرد و رشد اجتماعی کودک و همچنین سلامت جسمی و روانی والدین تأثیر بگذارد.
کودکان مدرسهای که نمیتوانند بر کنترل خشم و بدخلقی خود مسلط شوند، همدلی کمتری دارند. آنها در تفسیر مقاصد دیگران در موقعیت اجتماعی و تعاملهای اجتماعی مشکل دارند. این کودکان مهارت های اجتماعی کمتری دارند و محبوبیت کمتری در بین همسالان خود خواهند داشت. همچنین این امکان وجود دارد که در معرض خطر طرد شدن با همسالان، سازگاری ضعیف با مدرسه و انواع مشکلات بیرونی قرار داشته باشند.
علاوه بر این، مشخص شده است که کودکان دارای مشکلات خشم با بزهکاری، پرخاشگری، شخصیت ضد اجتماعی و مشکلات رفتاری مرتبط هستند. خشم بیش از حد در اوایل کودکی میتواند آسیبشناسی روانی در آینده را پیشبینی کند، مانند اختلال نافرمانی مقابلهای (ODD) یا اختلالات سلوک.
خشم و بدخلقی در نوجوانان و کودکان
دانشمندان دریافتهاند که خشم میتواند در نوزادان در سن 4 ماهگی ظاهر شود. تحقیقات نشان میدهد که بسیاری از مسائل خشم و بدخلقی در کودکان در دوران نوپا و زمانی که کودک نوپا شروع به تحرک و اکتشاف میکند، شروع میشود.
انسان برای کنجکاوی طراحی شده است. کودکان نوپا یادگیرندگانی با انگیزه هستند. آنها دوست دارند چیزهای تازه را کشف کنند و بر مهارتهای جدید مسلط شوند. وقتی بچههای کوچک شروع به راه رفتن و تحرک میکنند، میخواهند دنیای اطراف خود را کشف کنند. با این حال، اقدامات اکتشافی آنها اغلب با ممنوعیت، سرزنش یا حتی مجازات سخت مواجه میشود.
کودکان نوپا ناامید مهارتهای لازم برای تنظیم احساسات به منظور مقابله با شرایط و محیط را ندارند. آنها همچنین برای ابراز یا مذاکره برای نیازهای خود مشکل دارند. عصبانیت ناشی از خشم در کودک افزایش مییابد اما با این حال نمیتواند نیازهای خود را برآورده کنند.
یک کودک عصبانی ممکن است با غرغر کردن و بیقراری کردن، بدخلقی و خشم خود را شروع کند، اما با تشدید احساسات عصبانیت، به فریاد زدن، جیغ زدن، ضربه زدن و لگد زدن روی میآورد. اگر والدین عصبانی شوند و شروع به سرزنش یا تنبیه کنند، خشم شدید کودک به طور فزایندهای پایدار میشود و منجر به بروز مشکلات خشم در کودک نوپا میشود.
چه چیزی باعث بروز مشکلات خشم در کودکان و نوجوانان میشود؟
دو نوع عامل میتواند در مبارزه کودک با تنظیم خشم و تنظیم هیجان نقش داشته باشد، عوامل بیولوژیکی مانند ژنتیک یا بیماریها و عوامل محیطی در اوایل کودکی. هر دوی اینها میتوانند باعث ناآگاهی از تنظیم احساسات کودک شوند.
ژنتیک
از نظر ژنتیکی، برخی از کودکان ممکن است با خلق و خوی سخت و خشن به دنیا بیایند. آنها به راحتی ناامید و «خشمآمیزتر» میشوند. نوزادان با چنین خلق و خوی واکنشپذیری فیزیولوژیکی بیشتری (که کمتر قادر به کنترل آن هستند)، توجه ضعیفتر و سطوح فعالیت بالاتر نشان میدهند.
یک مطالعه همچنین نشان داده است که اگر مادر متولد شده دارای سطوح بالایی از خشم باشد، کودک نوپای او نیز در هنگام مواجهه با موقعیتهای خصمانه احتمال بیشتری دارد که سطوح بالایی از خشم را داشته و بروز دهد. مسائل خشم اغلب با سایر شرایط سلامت روان همراه است، از جمله ADHD ، اوتیسم، سندرم آسپرگر، اختلال وسواس فکری-اجباری، و سندرم تورت.
اختلالات عصب روانپزشکی خودایمنی کودکان مرتبط با عفونتهای استرپتوکوکی
PANDAS (اختلالات عصبی خودایمنی کودکان مرتبط با عفونتهای استرپتوکوک) میتواند باعث شود کودک به طور ناگهانی و غیرعادی رفتار خشمگین و خشنی داشته باشد. اگر کودک شما اخیراً به استرپتوکوکی مبتلا شده یا گلودرد داشته است و متعاقباً رفتار خشن بیش از حد از خود نشان داده است، فوراً از متخصص اطفال یا متخصص کودک خود یا مشاوره تلفنی روانپزشکی کمک بگیرید. به یاد داشته باشید که قبل از بروز مشکل خشم، مسائل پزشکی را ذکر کنید، حتی اگر فقط یک دوره خفیف گلودرد باشد.
از آنجایی که هیچ آزمایش آزمایشگاهی برای تشخیص PANDAS وجود ندارد و از آنجایی که تشخیص از نظر بالینی مشخص میشود، ممکن است لازم باشد برای کمک به پزشک متخصص مراجعه کنید.
سبک فرزندپروری ناکارآمد
سبک فرزندپروری و دلبستگی ایجاد شده بین والدین و فرزندان به توانایی کودکان در کنترل خود کمک میکند. کودکانی که والدینی خونگرم دارند، دلبستگی ایمن پیدا میکنند و خودتنظیمی یا خود مدیریتی را زود یاد میگیرند. این نوزادان وقتی 16 ساله یا بزرگتر میشوند کمتر عصبانی و بد خلق میشوند.
کودکانی که دارای والدینی هستند که سبک فرزندپروری سرد یا غیر واکنشی دارند، دلبستگی ناایمن پیدا میکنند و کودکانی که والدین خشن یا بدسرپرست دارند وابستگی نامنظم ایجاد میکنند. کودکان دلبسته ناایمن یا بی نظم به طور قابل توجهی عصبانی تر هستند و رفتارهای پرخاشگرانه و مشکلات رفتاری بیشتری دارند.
رفتار و واکنش والدین به عصبانیت کودک
واکنش والدین به خشم فرزندانشان بسیار حائز اهمیت است. اگر یکی از والدین هنگام ابراز عصبانیت کودک عصبانی شود، کودک نوپا بیشتر مستعد داشتن خشم مداوم و رفتاری ناسازگار است.
بدرفتاری با کودک، سوء استفاده و شرم
کودکانی که مورد آزار و اذیت فیزیکی یا شرم آور (سواستفاده) قرار میگیرند، بیشتر در معرض خشم در هنگام درگیری هستند. اگر کودکان به شدت تنبیه شوند، مورد انتقاد قرار گیرند، با طرد خصمانه مواجه باشند، یا توسط مراقب اصلی خود نادیده گرفته شوند، ممکن است باور کنند که ناخواسته، دوست نداشتنی و «بد» هستند. این خودباوری منفی، شرم تجربه شده در تعاملات منفی روزانه را تشدید میکند. هنگامی که کودکان خجالت میکشند، ممکن است سعی کنند با جایگزین کردن شرم با احساس خشم، از تجربه این احساس بسیار منفی و دردناک اجتناب کنند.
خصومت زناشویی
پویایی خانواده یکی دیگر از عوامل محیطی است که میتواند بر توانایی کودک برای خودمدیریتی تأثیر بگذارد. تعاملات والدین بین خود و سایر بزرگسالان به عنوان الگویی برای کودکان و نوجوانان عمل میکند.
مبادلات خشمگین بین والدین، حتی زمانی که متوجه کودک نمیشوند، بر نحوه تفسیر کودکان از روابط و تعاملات آینده آنها با دیگران تأثیر میگذارد. کودکانی که والدین خشمگین یا پرخاشگر دارند، به احتمال زیاد خشم و یا رفتار پرخاشگرانهای از خود نشان میدهند که در زندگی روزمره آنها اختلال ایجاد میکند.
مدیریت خشم و بدخلقی در نوجوانان و کودکان
مدیریت خشم برای کودکان باید از دو بخش تشکیل شود: مقابله با خشم در لحظه و پیشگیری از عصبانیت.
مدیریت خشم در لحظه
وقتی کودک شما خشمگین است، در حالت جنگ یا گریز است و نمیتواند خود را مدیریت کند. این شما هستید که باید به کودک خود کمک کنید تا آرام شود.
وقتی کودک بدخلق و خشمگین است، نمیتوانید با استدلال او را آرام کنید. آمیگدال، یکی از مناطق مغز که احساسات را کنترل میکند، مسئول ایجاد این حالت است. در اینجا چند راه وجود دارد که میتواند سیستم عصبی کودک شما را آرام کند.
- نفسهای عمیق آهسته
نفس های عمیق آهسته میتواند سیستم عصبی برانگیخته کودک شما را آرام کند. به کودک خود بیاموزید که به آرامی نفس بکشد، تا پنج بشمارد و سپس نفس خود را خارج کند. بازدم باید کمی طولانی تر از دم باشد.
- در آغوش گرفتن
لمس فیزیکی مانند در آغوش گرفتن میتواند به کودک شما کمک کند تا آرام شود زیرا این عمل مستقیماً سیستم عصبی کودک شما را آرام میکند. اگر کودک شما خشمگین است، ممکن است دوست نداشته باشد در آغوش گرفته شود. با این حال، اگر فرزند شما به خود یا دیگران آسیب میرساند، در آغوش گرفتن میتواند از او محافظت کند.
- حواس پرتی
حواس پرتی ممکن است زمانی استفاده شود که فرزندتان هنوز قادر است به شما گوش دهد. آنها را راهنمایی کنید تا در مورد چیزی سرگرم کننده یا شاد فکر کنند، به عنوان مثال. آخرین سفر به ساحل، زمانی که آنها یک هواپیمای لگو ساختند، یک توله سگ را در آغوش گرفتند و غیره. برای مشاوره تلفنی روانپزشکی و مشاوره پزشکی کلبه سلامتی کلیک کنید.
پیشگیری از عصبانیت
- کاهش حوادثی که میتواند باعث بدخلقی و ایجاد خشم در کودک شود
برای کودکان خردسال، انتقال از یک فعالیت به فعالیت دیگر میتواند به راحتی باعث خشم و ناامیدی و بدخلقی شود. پیشاپیش هشدار دهید تا فرزندتان را برای تغییرات آماده کنید. برای بچههای بزرگتر، به راحتی میتوان تصور کرد که عصبانیت نتیجه نرسیدن آنها به خواستهشان است. اما در واقع علت ایجاد این حالت بیشتر از این است. خشم همیشه متوجه شخص خاصی است، نه نسبت به کل بشریت. در واقع، یک کودک نمیتواند به تنهایی عصبانی شود. بنابراین مشکلات خشم را میتوان به عنوان یک مشکل رابطه در نظر گرفت زیرا خشم فقط از رابطه منشا میگیرد.
مانند هر رابطهای، هر داستانی دو طرف دارد. ما در بزرگسالی حسادت میکنیم که بچهها چقدر بیخیال هستند و روزهایی را به یاد میآوریم که نگران کار، قبضها یا مسئولیتها نبودیم. اما اگر به شما این فرصت داده شود که دوباره کودک شوید، آیا از آن استفاده میکنید؟ به خاطر داشته باشید که این تجربه شامل موارد زیر خواهد بود:
- شما باید «مناسب» یا همان طور که به شما گفته شده است، لباس بپوشید
- شما باید هر چه صبحانه برای شما درست شده است را بخورید
- فعالیتهایی که باید در طور روز انجام دهید برای شما انتخاب شدهاند
- باید در طول روز ساعتها سر کلاس بنشینید
- برای استفاده از حمام باید اجازه بگیرید
- وقتی به خانه رسیدید نمیتوانید انجام تکالیف را به تعویق بیندازید
- شما نمیتوانید بدون اجازه والدین خود بیرون بروید، که اغلب نتیجه اجازه گرفتن از آنها شنیدن یک “نه” است.
- شما نمیتوانید بدون اجازه در فعالیتهای سرگرم کننده مانند فیلم، بازی ویدیویی، فیس بوک و غیره شرکت کنید
- شما نمیتوانید تا دیروقت بیدار بمانید
- همیشه بزرگترها به شما دستور میدهند
- همیشه با شما محترمانه صحبت نمیشود اما نمیتوانید به دیگران بی احترامی کنید
آیا میتوانید همه این کارها را روز به روز انجام دهید و اگر امتناع کنید، بدون عصبانیت مورد ناله، سرزنش یا تنبیه قرار بگیرید؟
حقیقت این است که ما، والدین، گاهی اوقات منبع خشم فرزندانمان هستیم. ما معتقدیم که بسیاری از چیزهایی که از فرزندانمان میخواهیم انجام دهند برای آنها خوب است و بنابراین منطقی است. ما فکر میکنیم که حق با ماست زیرا اینها “چیزهای درست” هستند.
اما بین آموزش دادن به فرزندانمان برای انجام کارهای درست و مجبور کردن فرزندانمان به انجام آنچه ما میخواهیم، تفاوت وجود دارد. همچنین بین آنچه درست است و ترجیح داده شده است (از سوی والدین) تفاوت وجود دارد.
- مراقب خستگی و گرسنگی باشید
کودکان یا هرکس دیگری نیز زمانی که خسته یا گرسنه هستند مستعد عصبانیت هستند. به آن نیازها رسیدگی کنید، به عنوان مثال میان وعده یا چرت زدن نوجوان یا کودک را در نظر بگیرید.
- به شیوهای گرم، حساس و پاسخگو پدری یا مادری کنید
تحقیقات زیادی نشان دادهاند که واکنش حساس والدین که باعث ایجاد دلبستگی ایمن در کودک میشود، برای کودکان مستعد خشم محافظت شده است. کودکانی که به طور ایمن دلبستگی دارند، کنترل خود و عزت نفس بهتری دارند. آنها تمایل دارند خشم را به شیوههای سازنده اجتماعی تنظیم، مدیریت و ابراز کنند.
- انضباط را در نظر بگیرید نه تنبیه
انضباط برای آموزش را رویه تربیت خود قرار دهید نه برای تنبیه. انضباط مثبت یک روش انضباطی مبتنی بر احترام متقابل است. با استفاده از نظم و انضباط مثبت، میتوانید رفتار بد کودک را بدون فریاد زدن یا استفاده از تنبیه آموزش دهید و اصلاح کنید.
- قرار گرفتن در موقعیتهای حساس را محدود کنید
والدین میتوانند با محدود کردن قرار گرفتن در معرض صحنههای خشمگین، به ویژه درگیریهای حل نشده، به کودکان کمک کنند تا احساسات خود را تنظیم کنند. کودکان در هر سنی خشم بزرگسالان را استرس زا میدانند. قرار گرفتن در معرض مبادلات خشمگین بین بزرگسالان ممکن است کودکان را نسبت به خشم حساس کند و احتمال پرخاشگری آنها را افزایش دهد.
- آگاهی عاطفی و احساسی را به کودکان آموزش دهید
آموزش دانش عاطفی به کودکان شامل تصدیق و نامگذاری احساسات کودک در هنگام ناراحتی است. پذیرش و توجه مثبت به احساسات منفی کودک میتواند به او بیاموزد که چگونه احساسات را کنترل کند، تشخیص دهد و تعدیل کند. کودکانی که دانش و درک بیشتری از احساسات عادی دارند، مهارتهای مدیریت هیجان و شایستگی اجتماعی بهتری با همسالان دارند.
- آموزش تشخیص نشانههای خشم
به آنها بیاموزید که وقتی می خواهند عصبانی شوند، نشانه و سیگنالهای رایج بدن خود را تشخیص دهند. به عنوان مثال، برخی از بچهها احساس میکنند که بدنشان داغ میشود، میلرزد یا دستان خود را مشت میکنند. به آنها بیاموزید که به آرامی نفسهای عمیق بکشند یا وقتی علائم هشدار دهنده را تشخیص میدهند از عوامل حواس پرتی استفاده کنند.
- آموزش مهارتهای مدیریت استرس و ایجاد شرایط مناسب برای مراقبت از خود
مدیتیشن و ورزش منظم میتواند به کاهش استرس در زندگی کودک شما کمک کند.
علل غیرمنتظره بدخلقی و خشم در نوجوانان و کودکان
اگر همه راهکارهای فرزندپروری مورد اعتماد را امتحان کردهاید و هیچ چیز برای آرام کردن خشم شدید فرزندتان موثر نبوده است، وقت آن رسیده که به دنبال علت اصلی این رفتار بگردید. عصبانیت غیرقابل کنترل معمولاً نشانهای از فعالیت غیر طبیعی مغز است و میتواند با طیف وسیعی از شرایط سلامت روان و سایر مسائل مرتبط باشد. برخی از رایجترین این موارد به شرح زیر هستند.
- ADD/ADHD یا بیش فعالی – اختلال کم توجهی
کودکان مبتلا به ADD/ADHD اغلب طغیانهای عصبانیت مکرر را تجربه میکنند. تا حدی، این به دلیل تکانشگری است که یکی از مشخصههای این بیماری محسوب میشود. بسیاری از جوانان مبتلا به ADD/ADHD فعالیت کمی در قشر جلوی مغز دارند. این حوزه با کنترل تکانه، قضاوت و تصمیم گیری درگیر است. وقتی فعالیت در این منطقه کم است، بچهها تمایل دارند بدون در نظر گرفتن عواقب اعمال خود صحبت کنند و عمل کنند. بنابراین، زمانی که نامناسب است یا آسیب جسمی به همکلاسی یا خود آنها وارد میشود، بیشتر احتمال دارد که عصبانیت را ایجاد کنند.
- اختلالات اضطرابی
در برخی از بچهها، عصبانیت و رفتار پرخاشگرانه نشانههای اضطراب هستند. اضطراب با افزایش فعالیت در تعدادی از مناطق مغز، از جمله عقدههای پایه (که در تنظیم سطح اضطراب بدن نقش دارند) و آمیگدال (مرکز ترس مغز) مرتبط است. قرار گرفتن در حالت هشدار شدید میتواند باعث شود که واکنش استرس جنگ یا گریز بدن وارد عمل شود. برای برخی از بچهها، در این حال به جای اجتناب از درگیری، به سراغ گزینه «مبارزه» میرود.
- اختلال وسواس فکری جبری
تحقیقات نشان میدهد که حدود نیمی از افراد، از جمله کودکان، مبتلا به اختلال وسواس فکری جبری (OCD)، حملات شدید خشم و عصبانیت را تجربه میکنند. افراد مبتلا به OCD تمایل دارند در شکنج سینگولیت قدامی (ACG)، که تعویض کننده دنده مغز است، فعالیت زیادی داشته باشند. فعالیت بیش از حد در اینجا میتواند باعث شود افراد در افکار وسواسی گیر کرده و درگیر آنها شوند. کودکان مبتلا به OCD ممکن است اجبارهایی داشته باشند که به آنها کمک میکند تا با افکار ناراحت کنندهای که درون سرشان حلقه میزند کنار بیایند. هنگامی که OCD درمان نشود و تداخل با آن اجبارها وجود داشته باشد، میتواند باعث وحشت کودکان و ایجاد واکنش خشم و بدخلقی شود.
- آسیب تروماتیک مغزی (TBI)
اگر کودک شما تا به حال از دوچرخه سقوط کرده یا از پلهها به پایین افتاده و به سرش آسیب وارد شده است، میتواند منجر به عواقب ماندگاری مانند مشکلات خشم و پرخاشگری شود. حتی یک آسیب خفیف به سر که ضربه مغزی نیز محسوب نمیشود، ممکن است مشکلاتی ایجاد شود. هیچ مقدار گفتار درمانی به کودک کمک نمیکند تا بر این مشکلات غلبه کند، مگر اینکه آسیب مغزی زمینهای درمان شود.
- ناهنجاریهای لوب گیجگاهی
پرخاشگری اغلب با ناهنجاریهایی در لوب تمپورال چپ همراه است. لوبهای گیجگاهی که در دو طرف مغز در پشت چشمها و زیر شقیقهها قرار دارند، در ثبات خلق و خو، حافظه و یادگیری نقش دارند. تحقیقات تصویربرداری مغز نشان میدهد که ثبات عاطفی به شدت تحت تاثیر لوبهای تمپورال چپ قرار دارد. مشکلات این ناحیه از مغز با عصبانیت، افکار تاریک یا خشن و بیثباتی عاطفی همراه است. مشکلات لوب گیجگاهی معمولاً به دلیل ژنتیک، آسیبهای سر، قرار گرفتن در معرض سموم (مانند کپک سمی، داروها یا الکل) یا عفونت ها (مانند بیماری لایم) است.
خشم و بدخلقی در نوجوانان و کودکان؛ جمعبندی
کودکی که دارای مشکلات بدخلقی خشم هستند، برای مدیریت و بهبود این حالت نیاز به کمک دارد. اگر کودکی دورههای خشم مکرر و طولانی مدت را تجربه میکند، از درمانگران، روانشناسان، روانپزشکان نوجوانان یا سایر متخصصان سلامت روان کمک حرفهای بخواهید. جهت مشاوره تلفنی روانپزشکی کلیک کنید.
Leave Your Comment