کهنسالی
کهنسالی بنا به تعریف سازمان بهداشت جهانی عبور از مرز شصت سالگی است و برای تمام افرادی که از حوادث و اتفاقات زندگی جان سالم بدر بردهاند و جوانی و میانسالی را پشتسر گذاشتهاند این دوران تحقق پیدا میکند. در واقع کهنسالی بخشی از روند طبیعی زندگی انسان محسوب میشود. گذشت زمان، بیماریهای جسمی، مشکلات روحی و شرایط محیطی عواملی هستند که در این روند مۆثر میباشند. امروزه با کاهش سطح باروری و زاد و ولد موجب بالا رفتن شمار سالمندان نسبت به جمعیت کل شده است و این رشد فزاینده افراد مسن همچنان ادامه دارد. به طوریکه بر اساس پیشبینی کارشناسان در آیندهای نه چندان دور در جهان از هر پنج نفر یک نفر سالمند خواهد بود.کهنسالان از زمره گروههای آسیبپذیر در جامعه به شمار میآیند که لازم است در جهت کاهش افسردگی و اضطراب یاری شوند.
سایر اختلالهایی که معمولا در دوران کهنسالی شایع میشود عبارت است از: ترس از مرگ، احساس تنهایی، ناکامی، خستگی، استرس، افکار خودکشی، تغییر در الگوی خواب. البته همان طور که میدانید این اختلالها غیر از بیماریهای جسمانی هستند که معمولا سالخوردگان با آنها دست و پنجه نرم میکنند. بیماریهایی نظیر ناراحتیهای قلبی، دیابت، ناراحتیهای گوارشی، عروقی و فشارخون … اما از بین اختلالهای روانشناختی، افسردگی، به عنوان معمولیترین مسایل احساسی و عاطفی در سنین سالمندی بروز میکند و معمولا در این سنین از دست دادن علاقه و انرژی، بیخوابی زیاد، ابراز شکایت و سرزنش خود در قالب افسردگی نمایان میشود.
انسان هایی که به سن کهنسالی میرسند به مشکلات روحی دچارمیشوند که به آن اشاره میکنیم:
از نظر معلومات، همچون کودک است.
از نظر تدبیر امور، شبیه کودک است.
از چیز جزئى همانند یک کودک ناراحت مى شود.
و با امر مختصرى خوشحال و راضی مى گردد.
ظرفیت و حوصله خود را از دست مى دهد.
و گاه حرکات او کودکانه مى شود.
با این تفاوت که، مردم از کودک انتظارى ندارند و از او دارند، به علاوه در مورد کودکان این امیدوارى هست که با رشد و نمو جسم و روحشان، همه این حالات بر طرف مى گردد، اما در مورد پیران فرتوت و کهنسال، چنین امیدى وجود ندارد. با این تفاوت که، یک کودک چیزى نداشته که از دست بدهد، اما این پیر کهنسال همه سرمایه هاى حیاتى خود را از دست داده. روى این جهات، حال پیران سالخورده در مقایسه با حال کودکان، بسیار رقت بارتر و ناگوارتر است و این ممکن است ناظر به نوع افراد باشد و گر نه کسانى هستند که در سنین پائینتر از یک صد سالگى، به این مرحله مى رسند همان گونه که اشخاصى یافت مى شوند که در سنین بالاتر از صد، نیز کاملاً هوشیار و آگاهند. مخصوصاً در علماء و دانشمندان بزرگ که دائماً به مباحث علمى اشتغال دارند کمتر دیده مى شود که چنین وضعى دست دهد.
چکار کنیم که والدین در کهنسالی احساس شادمانی کنند؟
جازه دهید والدین تان متوجه شوند که همه چیز در زندگی تان خوب و عالی است و شما کنترل کامل بر زندگی تان دارید. والدین شما همیشه نگران شما و حوادثی هستند که در هر لحظه در زندگی تان به وجود میآید. وقتی که اجازه میدهید متوجه شوند که شما در بهترین شرایط هستید آنها در آسایش و راحتی بیشتری به سر خواهند برد.
همیشه احترام خود را نسبت به والدین تان اظهار کنید. اینکه والدین شاهد احترام کامل فرزندشان نسبت به خود باشند بیشترین خوشحالی را نصیب آنها خواهد کرد. هیچ پول و وجه نقد و هدیه ای نمیتواند جایگزین احترام باشد.سپاسگذاری و قدردانی از تمام آنچه که والدین در گذشته و حتی اکنون برای شما انجام دادهاند باعث خوشحالی آنها می شود.
تولد و مناسبت های مهم در زندگی والدین تان را فراموش نکنید. هیچ چیز مثل بخاطر داشتن تاریخ های مهم برای والدین تان و انجام یک کار برای آنها در این ایام خاص نمیتواند احساس خوشحالی و رضایت را در آنها تقویت کند. خاطراتی که شما برای آنها به وجود میآورید در قلب شان باقی مانده و حک خواهد شد و این احساس را که هنوز دوست شان دارید در دل زنده نگه میدارد و با توجه به سن و سال آنها باعث سلامتی جسمی و روحی آنها میشود.
آنها را مشارکت دهید. از والدین تان برای مهمانیها، جشن های تولد، برنامههای تعطیلات و دیگر فعالیت های خانوادگی که برگزار میکنید دعوت کنید و به بهانه پیری و کهولت سن و ناتوانی جسمانی آنها را از فعالیتهای اجتماعی محروم نکنید. در دسترس آنها باشید و انها را نسبت به آنچه در زندگی تان قرار است اتفاق بیفتد به روز نگهدارید و اجازه دهید که همواره ذهن انها فعال بماند
“در صورت داشتن هر گونه سوال در مورد مطلب فوق، از این بخش با پزشک مربوطه در ارتباط باشید“